همان قابیلی که بعد از قاتل شدن پشیمان و نادم و غمگین از اینکه تاریخی تهمت را باخود باید داشته باشد از آن تپههای لبنانی که دیدی راه افتاد و شد آهنگر که سختترین شغل آن دوران بود. شد اسطورهی آهنگری؛ شد پیامبر ذم و نفرین... و... برای شادی روح حضرت قابیل این پیامبر مغموم و مذموم و نادم، این شر منتشر، یکعمر سکوت...
چه خوب که یاد کردی از قابیل عزیز. و این نقاشی ها که آدم را به ابتدای خلقت می برند. فیلم نشانی از شر اورسون ولز را دیده ای؟ عنوان اش جان می دهد برای اشاره به جناب قابیل. نشانی از شر.
يك بنده خدايي هم گفته:
قابيل خود منم!