تعمیرات تعبیرهای معطوفه

دِ نکن. حالا نشسته‌ای که خوابت نبرد؟ دِ بگیر بخواب!
تغییر یک تعبیر باید با دقت باشد. بیایی و توی متن زندگی‌ات کلمات را جابه‌جا کنی یا هی جایگزین کنی کلمات را؟ هر تعبیری کلی حساب و کتاب می‌خواهد. دِ نکن.
حالا می‌خواهی انتظارت را این‌طور به رخ بکشی؟ یا می‌خواهی بگویی این‌قدر چشمانت گرسنه اند؟ بگیر بخواب. دِ نکن.
هی بردی این چشم‌ها را چراندی ببین چه چاق شدی؟ دِ نکن!
حالا گفته‌اند «از صبح شکمم را صابون می‌مالم» یعنی خیلی منتظر شامی هستم که... دِ نکن! صابون به چشمت بمالی معنی‌اش این نیست که گرسنه‌ی یک دیدن هستی! دِ نکن!
کور می‌شوی ابلق! آخرش اشک‌هاتم خشک می‌شوند. دِ نمال این صابون را به‌چشمت! دِ نکن!


2 Comments:
Anonymous ناشناس گفته‌ست؛
ای بابا! د نکن!! د ننویس!

Anonymous ناشناس گفته‌ست؛
سلام استاد مرا شرمنده كرديد قدم روي چشمهاي من گذاشتيد زنده باشيد براي استاد پاريزي هم سلام برسانيد مخلص وارادتمند شما سوسن