ای خاطره‌ات پونز
یک
یک‌بار دیگر بگو چی شد؟ می‌خواهم بین روایت الآن و روایت قبلیت تناقضات را پیدا کنم و از کشف آن‌ها پی به حقیقت ببرم. این یعنی که تو خودت را نجات دادی؟

دو

امید می‌گوید: این‌جا که می‌آید آدم آرامشش چندبرابر می‌شه. باطری‌هاش سریع شارژ می‌شه. شب که می‌خوابی چهار پنج‌ساعته خوابت فول می‌شه. من دنبال یک اسکوپ خوب از دماوند می‌گردم. هوا آفتابی‌ست. دماوند هم دم دست. ولی هوا صاف نیست و کوه خیلی خوب از زمینه‌ی آسمان جدا نمی‌شود که بیافتد توی عکس من. خانه خیلی‌وقت است که کسی را به خود ندیده. گیلاس‌ها همان‌طور بر درخت خشک شده‌اند. سیب‌ها بر درخت پم شده‌اند. توی دره ی سبز دنبال یک نمای خوب از دماوند می‌گردم. خاطره ی پرت شدن از کوه برادرش، خاطره‌ی صدایمان که توی کوه فریدون فروغی می‌خواندیم، یا شعر کوچ بنفشه‌ها یا آن جمله‌ای که 12 سال پیش همین‌جا توی همین دامنه وقت برگشتن از آبشار توی دفتری نوشتم؛ پشتمان به کوه‌ست و نگاه ماهانه‌ی تو که می‌گردد از رویمان... و فکر و خیال خورنده‌ای که توی مغز خانه کرده. پیش خودم فکر می‌کنم؛ چیز پیچیده‌ای نیست که! دلم می‌خواهد پرت شود از این دره‌ی سبز ورم‌کرده‌ی‌ ‌زیبا. دلم از روی خاطره‌های پرت‌شده، از روی ... و باز دنبال نمای خوبی از دماوند می‌گردم که توی عکسم بیافتی...

سه

دو سه ساعتی که مانده بود توی فرودگاه با آن صدای لعنتی که هی؛ مسافران محترم.... ویژه‌نامه‌ی خیانت نسیم را خواندم. این واژه وقتی که به صدا درآید خیلی گوش‌ها تیز می‌شود. می‌شود هم به طرز روشن‌فکرانه‌ای به این موضوع عوامانه نگاه کرد. می‌شود هم ابعاد زرد آن را تبدیل به بحثی روان‌شناسی ـ جامعه‌شناسی تبدیل کرد می‌شود هم فقط به جمله‌های شاهکار ویژه‌نامه نگاه کرد؛

... همه‌ی مردان خائن هستند و در دنیا هم زن دست‌نیافتنی وجود ندارد. به‌عقیده‌ی من گوینده ی این جمله یک زن دل‌سوخته بوده ، چون در جمله ی اول مردان را کاملا محکوم می‌کند و در جمله‌ی دوم از زن دست‌نیافتنی صحبت می‌کند.

... من فکر می‌کنم اگر از لغت خیانت بگذریم و معادل دیگری پیدا کنیم بهتر است چون این لغت بار منفی اخلاقی زیادی دارد و مثلا شاید پیمان‌شکنی بهتر باشد.

بررسی انواع خیانت، دیکشنری خیانت‌پیشگی، و و و همه و همه در نسیم‌هراز شماره یبست و یکم و غیره و غیره...

چاهار
اين سكوت‌ و كار كردن‌ها در عمق، براي بسياري از جهانگردان جالب بوده و از آن بسيار نوشته و اشاره كرده اند كه به گمانم بهترينش در كتاب "يك سال در ميان ايرانيان"‌ نوشته ادوارد براون باشد كه مي‌گويد اين مردم، مردمي عجيب هستند بسته به خوي كويري‌شان كه در خودند و باخودند و بسيارند در خود و كمتر از ديگران نيستند كه بيشترند از همگان....