بعضی‌ها و برخی‌ها
یک
بعضی‌ها برای این‌که دیگران آن‌ها را دوست بدارند، دست به هیچ کاری نمی‌زنند و با این حال همه آن‌ها را دوست دارند. عده‌ای دیگر برای این‌که دیگران آن‌ها را دوست بدارند دست به هرکاری می‌زنند ولی هیچ‌کس آن‌ها را دوست ندارد...
نویسنده: ؟

دو
دورنمات هميشه آدم را از مرگ نجات مي دهد یک کارآگاه پیر که نشسته و با درد معده‌اش سیر غذا می‌خورد. کارآگاه بیچاره تنها یک سال دیگر فرصت زندگی دارد ولی توی مقطع کتابی‌ی زندگی‌اش آن‌قدر تو را از مرگ نجات می‌دهد که تنهایی فطری‌ات که گاه با بودن همین‌طوری یکی پوشیده می‌شد را فراموش کنی و مثل برلاخ پیر سرشار از زندگی. دورنمات این پيره‌مرد خپل سوییسی همیشه تو را از مرگ نجات می‌دهد. وقتی که خوابت‌ می‌اید. توی سرمای برفی یک مرداد. می‌خواهی بخوابی‘ ولی توی گوشت می‌زند که؛ تو نباید بخوابی، می‌فهمی؟ نه‌باید!
دورنمات را باید خواند. قول و قاضی و جلادش و سوظن و خیلی‌های دیگر.
«نفس آدم وقتی بند می‌آد که به حرفای نویسنده‌ گوش میده»

سه
زندگی اینترنتی جدیدی با netvibes آغاز می‌شود؛ که می‌شود با سرگرم شدن در آن خیلی چیزها را فراموش کرد. همه‌ی لذت‌هایی که از اینترنت می‌شود برد را به شما پیشنهاد می‌کند. خوب است.

چهار
ذکر روزهای مردادی: ساده‌ست نوازش سگی ولگرد / دیدن این که چه‌گونه زیر غلطکی می‌رود / و گفتن این‌که سگ من نبود

3 Comments:
Blogger بوصالح گفته‌ست؛
چند تا آهنگ اصیل عراقی معرفی کردم که با موسیقی اصیل ایرانی شباهت دارند یک مقاله قدیمی هم درباره غزل مذکر داشتم خوشحال می شم سر بزنی

Blogger بوصالح گفته‌ست؛
راستش خیلی بی معرفتی هر بقالی رو لینک کردی من که بابام در می یاد تا یه مقاله تحقیقی بنویسم همیشه هم به وبلاگت سر می زنم نیستم

Blogger بوصالح گفته‌ست؛
درباره موسیقی عرب و ایران نوشتم سر بزن