بعضي دمها را بايد منتشر كرد توي يك روز تا تمام روز مشعوف باشد از لمسشان. برخي روزها را بايد پخش كرد توي هفته تا تمام هفته محظوظ باشد از ديدارشان. و برخي هفتهها را در ماه. ولي كاش ميشد يك ماه را منتشر كرد توي يك سال. يك ماه ملايم و شيرين. ماهي لذيذ و خواستني كه همهي دنيا جامهي شور ميپوشد. اين عيش مدام ارديبهشتي كاش تقسيم ميشد بين ثانيههاي تمام سال. حالا سهم هر ماه حتا اگر يك ساعت. كاش آن يكساعت ارديبهشت ميشد كه حالا تمام شد.
دريغ از ارديبهشتي ديگر كه با تو و بيتو و بيهمگان تمام. دريغ از بهشت كلمات؛ خواب حروف زير لبهات.