نقد کتاب 4
یکی از دوستان‌مان دی‌شب‌؛ (چهارشنبه‌شب) نشست پای تلویزیون که فیلم ببیند هی زد این شبکه و آن شبکه؛ همه‌ش سخنرانی بود. زد شبکه‌ی چهار؛ وسط تلویزیون با فونت فانتزی کامران و با رنگ قرمز وینستونی درشت نبشته بود: "نقد کتاب" یک استاد یک طرف نشسته بود که آقای "قصه‌ی ظهر جمعه" نام داشت و یک استاد سمت دیگر که آقای "معاون وزیر" نام داشت. (با عرض معذرت؛ زیرا این دوست ما این‌طور صداشان می‌کند)
آقای قصه‌ی ظهر جمعه و آقای معاون وزیر ارشاد نشسته بودند دو طرف یک میز سفید بزرگ که شکل یک کتاب کاملا سفید بود و درباره‌ی کتابی به نام "شهری که زیر درختان سدر مرد" صحبت می‌کردند. از چیزهایی می‌گفتند که برای این دوست ما که هیچ علاقه‌ای به کتاب ندارد کاملا جذاب می‌نمایند و شروع می‌کند به نگاه‌کردن این برنامه. {توضیح؛ نگاه‌کردن یعنی تماشا کردن که در این‌جا به قرینه‌ی باطنی حذف می‌گردد} آن‌قدر بحث داغ می‌شود از تز و آنتی‌تز و سنتز که قاطی شده‌اند با هم، تا رمان قصر کافکا؛ تا این‌که یک‌دفعه آقای معاون وزیر می‌گوید؛ ما نمی‌دانیم این کتاب با این کدهایی که ما می‌دهیم چه‌طور می‌توانسته در دوره‌ی قبل از دولتِ قبل مجوز بگیرد و حتا توسط این گروه‌هایی که برای خودشان جایزه می‌دهند کتاب برگزیده شود؟ و آقای قصه‌ی ظهر جمعه می گوید هرکس این کتاب را 50 صفحه بخواند می‌اندازد آن‌طرف آقا شما چی‌ می‌گید. {اصلا ما برای چی داریم این کتاب را نقد می‌کنیم ها؟}
بگذریم.این دوست ما که اصلا کتاب‌خوانی را دوست نداشت، بلافاصله از جا بلند شد و در همان نیمه‌های شب از طریق یک فروشگاه اینترنتی سفارش خرید این کتاب را داد. بعد هم تا صبح نشست و تا ته این کتاب را خواند. به این می‌گویند ترویج کتاب‌خوانی.

پ.ن
این دوست‌مان همین الآن؛ دو دقیقه نیست، تماس گرفتند و هرگونه استفاده‌ی ابزاری در جهت تضعیف و یا تقویت افراد از این "تحت‌تاثیرقرارگرفته‌شدن‌شان" را ممنوع اعلام کردند. و در ضمن گفتند که چهارشنبه‌ها یادتون نره. با تشکر از ایشان.
3 Comments:
Anonymous ناشناس گفته‌ست؛
من اين برنامه رو سري قبلشو ديدم. هنوز هممان رويه‌ي قبلو داره?

Anonymous ناشناس گفته‌ست؛
خیلی خوبه . سیاست معکوس .

Blogger ali kermani گفته‌ست؛
سلام دوست
مگر نمي‌داني اي‌جا ايران است ؟ خب اين‌هم يك جورش است . ناراحتي ؟