یک مرثیه‌ی بی عنوان
باید جالب باشد که آمدن و رفتن یک نفر چه‌قدر بتواند یک سیستم را متزلزل کند. این خاصیت سیستم‌های اداری‌دولتی‌ست آن‌هم در ایران‌ِ ما. یک سیستم مستقل هیچ‌وقت به ضررِ خود کار نمی‌کند. او باید هم مشتری خودش را راضی کند و هم برای ارزش‌های افزوده ی خودش فعالیت کند. اگر مجموعه‌ی یک نشریه را هم به صورت یک سیستمِ متشکل از فرآیندهای متنوع در نظر بگیریم تمام این حرف‌ها باید برای آن صدق کند. وقتی یک سیستم نگران پرداخت حقوق و دستمزد کارکنانش نباشد، وقتی به آینده‌ي کاری و رضایت مشتریانش فکر نکند، به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کند. حالا چه رئیسش موسوی باشد، چه قاسمی، و چه پاک‌آیین.
وقتی دیدم که چه‌طور بچه‌ها دارند وسایلشان را جمع می‌کنند، دیدم این سیستمِ ناقص غیرِ حرفه‌ای‌گری را حتی به تمامِ کارکنانش نیز تلقین می‌کند. ببینید : این یا این یا این یا ...

.....................................................

قطار داستانی از ریموند کارور